زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
 

ارث غایب مفقودالاثر (حقوق خصوصی)





ارث غایب مفقودالاثر از اصطلاحات علم حقوق بوده و درباره ارث بردن کسی که به مدت طولانی در وطن خود نبوده و خبری از او در دست نیست، بحث می‌کند. در صورت وجود فردی با این مشخصات در بین وراث سهم او تأمین و حفظ می‌گردد و شخصی از سوی دادگاه برای اداره آن به عنوان امین انتخاب می‌شود.


۱ - واژه‌شناسی



ارث در لغت به معنای انتقال غیر قراردادی چیزی، از شخص به دیگری است و همچنین به معنای بقیه‌ و باقی‌مانده‌ چیزی نیز می‌باشد.
[۲] سیّاح، احمد، فرهنگ جامع عربی-فارسی، ج۱، ص۲۰، تهران، کتاب فروشی اسلام، ۱۳۵۴، چاپ هشتم.
در اصطلاح حقوقی مقصود از آن، انتقال مالکیت اموال میت، پس از فوت به ورّاث او می‌باشد.
[۳] شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۵، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
قانون‌گذار در کلام خود کسی را که ارث می‌برد وارث، و متوفی را مورّث، و اموال و دارائی متوفی در حین فوت وی را، ترکه می‌نامد.
[۴] امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۱۶۹، تهران، انتشارات کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.

به موجب ماده‌ی ۱۰۱۱ ق. م هرگاه کسی مدت نسبتاً طولانی در اقامتگاه خود حاضر نباشد و از او به هیچ‌وجه خبری در دست نباشد، غایب مفقودالاثر نامیده می‌شود. قانون‌گذار احکام مربوط به اداره‌ی اموال چنین شخصی را در مواد ۱۰۱۱ الی ۱۰۳۰ ق. م و همچنین مواد ۱۲۶ الی ۱۶۱ ق. ا. ح بیان نموده است. لیکن در مورد ارث بردن چنین شخصی باید گفت، تا زمانی که حکم موت فرضی غایب، صادر نشده است، حیات وی استصحاب می‌شود، یعنی زنده فرض می‌شود و می‌تواند از مورّث خود ارث ببرد.
[۵] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۶۵، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.


۲ - تامین سهم الارث غایب مفقودالاثر



به استناد ماده‌ی ۸۷۹ ق. م اگر میان ورثه‌ متوفی، غایب مفقودالاثری باشد، سهم الارث او باید، تا روشن شدن قطعی وضعیت وی، تامین و حفظ گردد. در صورتی که محقق گردد غایب، قبل از مورّث مرده است، سهم او به سایر وراث بر می‌گردد و الا به خود او می‌رسد و در صورتی که معلوم شود پس از مرگ مورّث، مرده است، به ورثه‌ او خواهد رسید.
[۶] کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درس‌هایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۲۲۲، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.


۳ - اداره‌ سهم‌الارث غایب مفقودالاثر



به استناد مواد ۱۵۱و ۳۰۳ و ۳۲۱ ق. ا. ح و ۱۰۱۲ ق. م، هر‌گاه بین ورثه متوفی، شخص غایبی باشد که قبلاً برای اداره‌ اموال خود کسی را معین نکرده باشد و کسی هم نباشد که قانوناً حق تصدی اموال وی را داشته باشد، دادگاه برای او امینی معین کرده و سهم‌الارث غایب را به او می‌سپارد. بعد از صدور حکم موت فرضی غایب، یا معلوم شدن موت حقیقی یا زنده بودن وی، سمت امین زائل می‌شود. (م ۱۳۵ ق. ا. ح)

۴ - پانویس


 
۱. راغب اصفهانی، حسین‌ بن‌ محمد، المفردات فی قریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، ص۵۱۸، چاپ بیروت، دارالعلم، الدارالشامیه، ۱۴۱۲ قمری، چاپ اول،.    
۲. سیّاح، احمد، فرهنگ جامع عربی-فارسی، ج۱، ص۲۰، تهران، کتاب فروشی اسلام، ۱۳۵۴، چاپ هشتم.
۳. شهیدی، مهدی، ارث، ص۱۵، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چاپ ششم.
۴. امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۳، ص۱۶۹، تهران، انتشارات کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم.
۵. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دوره حقوق مدنی ارث، ج۱، ص۶۵، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۷۱، چاپ سوم.
۶. کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی درس‌هایی از شفعه، وصیت و ارث، ص۲۲۲، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶، چاپ نهم.


۵ - منبع


سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ارث غایب مفقودالاثر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۲/۲۹.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.